پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
6296
-
الف
+

رضا رویگری: در مختارنامه چند بار جان سالم به در بردم

به بهانه بازپخش سریال «مختارنامه»، با رضا رویگری درباره خاطراتش از این سریال گفتگو شد.

به بهانه بازپخش مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم و دیگر شبکه‌های سیما، با رضا رویگری درباره خاطراتش از این سریال و فعالیت‌های اخیرش گفتگو شد.

به گزارش آی‌فیلم، «مختارنامه» ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که باعث شده همچنان پس از این همه سال و بار‌ها بازپخش باز هم برای مخاطبان جذابیت داشته باشد و مورد توجه‌شان قرار بگیرد. مجموعه‌ای که حضور بازیگران توانمندی را در خود دارد و در راس آن داوود میرباقری طلایه‌دار این مجموعه فاخر است که با قلم و نوع نگاهش در فیلمسازی آن را به یک اثر ماندگار تبدیل کرده است.

رضا رویگری در این مجموعه نقش کیان را بازی کرد که تنها شخصیت اصلی ایرانی «مختارنامه» بود و با مختار قرابت بسیاری داشت. تا جایی که مورد حسد دیگران قرار گرفت و همین منجر به شهادت او شد. به بهانه بازپخش این مجموعه از شبکه آی‌فیلم و دیگر شبکه‌های سیما، روزنامه جام جم گفت‌وگویی با رضا رویگری درباره سریال و مرور خاطراتش و همچنین فعالیت‌های اخیرش انجام داد که در زیر گزیده‌ای از آن را می‌خوانید.

از فعالیت این روزهایتان بگویید، چون مدتی است به دلیل بیماری کمتر در سریالی حضور دارید.
الان که سر هیچ کاری نیستم، چون کار خوبی پیشنهاد نشده که بازی کنم.

به لحاظ وضعیت جسمانی چطور؟ شرایط بازی مقابل دوربین را دارید؟
بله حالم خوب است و توانایی بازی کردن هم دارم. اما فیلمنامه‌هایی که پیشنهاد شده را دوست ندارم.

اگر اجازه بدهید مروری بر خاطره‌های «مختارنامه» داشته باشیم. از زمانی که این سریال برای نخستین بار روی آنتن رفت تا به امروز که بار‌ها از شبکه‌های مختلف پخش شده، فرصت کرده‌اید به طور کامل سریال را تماشا کنید؟
معمولا هیچ وقت فرصت نکردم که سریال را به طور کامل تماشا کنم. اما این روز‌ها که مجددا در حال پخش است، موفق شدم مرتب دنبال کنم و بسیار هم از دیدنش لذت می‌برم و سیر نمی‌شوم.

اتفاقا سوال من همین است که فکر می‌کنید دلیل جذابیت این سریال برای مخاطبان چیست که هر ساله با اشتیاق در ماه محرم به تماشای آن می‌نشینند؟
مختارنامه واقعا کار خوبی است. همه چیز درست سر جایش قرار گرفته است. انتخاب‌های آقای میرباقری درست و بجا بود. فیلمنامه هم که فوق‌العاده خوب و جذاب بود. خب مردم از یک سریال چه توقعی دارند؟ همین که فیلمنامه، بازی‌ها و کارگردانی خوب باشد دوست دارند. برای من هم خیلی بازی در این سریال لذتبخش بود. با این‌که سختی‌های خودش را داشت. اما حتی تا تدارکات هم همه چیز خوب بود و به بازیگر آرامش می‌داد تا سر صحنه فقط روی کارش تمرکز کند.

آقای میرباقری مدتی که مشغول ساخت «سلمان فارسی» است. به شما بازی در این سریال پیشنهاد نشده؟
نه هنوز که صحبتی نشده.

از دستمزدتان برای بازی در آن سریال راضی بودید؟ گویا بازیگران دستمزد‌های خوبی از آن سریال دریافت کردند.
نه وا... من فکر می‌کنم اندازه‌ای که ما کار کردیم، دستمزد نگرفتیم. به خصوص برای سکانس‌های جنگ و بازی در بیابان‌ها و شرایط سختی که بازیگران داشتند، دستمزد‌ها چندان قابل توجه نبود.

بهترین و حسی‌ترین سکانس کیان در مختارنامه را کدام سکانس می‌دانید؟
البته خیلی سکانس‌های خودم خاطرم نیست. اما من همه سکانس‌های کیان را که بازی کردم دوست داشتم. به خصوص صحنه‌ای که کیان متوجه می‌شود خانواده‌اش را به قتل رساندند، خیلی سکانس عجیب و جذاب و حسی‌ای بود. خودم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.

سکانس شهادت کیان هم خیلی سکانس خوب و تاثیرگذاری برای خودم بود. فکر می‌کنم مردم هم دوست داشتند و تحت تاثیر قرار گرفتند. نکته دیگری که به یادم آمد این است که کیان صحنه‌ای دارد که زخمی شده، افتاده و دستش به شمشیرش است. از کنار شمشیر به لشکرش نگاه می‌کند که دارند پرپر می‌شوند. این نگاه برای من خیلی غم‌انگیز است و این صحنه را بی‌نهایت دوست دارم. غمی که در چهره کیان وجود دارد ناگفته‌های فراوانی دارد.

منظورتان همان سکانس شهادت کیان است؟
بله خیلی صحنه تاثیرگذاری برای من و تماشاگر بود. این نهایت استادی آقای میرباقری است که با تفکرشان چنین صحنه‌ای را خلق کردند.

اصلا چقدر تا پیش از بازی در این سریال با شخصیت کیان آشنایی داشتید؟
من اصلا کیان را نمی‌شناختم و نمی‌دانستم یکی از دوستان صمیمی و افرادی که به مختار نزدیک بوده، شخصیت کیان بوده. اما داوود میرباقری را خوب می‌شناختم و می‌دانستم میرباقری چه نوع متنی می‌نویسد و چه نوع کاری می‌سازد و چه حساسیت‌ها و دغدغه‌هایی در نویسندگی و کارگردانی دارد. جای دیگری هم گفتم که داوود میرباقری جزو آن دسته از کارگردان‌هایی است که چشم بسته نقشی را که پیشنهاد می‌دهد می‌پذیرم. برایم هم مهم نیست نقش چقدر دیالوگ و چند سکانس بازی دارد. همین که داوود میرباقری کارگردان باشد، خیالم از بابت کار راحت است.

هنوز هم مردم وقتی شما را می‌بینند، درباره کیان صحبت می‌کنند؟
بله هنوز هم کیان را دوست دارند و می‌گویند دمت گرم که ما ایرانی‌ها را با این نقش سرافراز کردی (می‌خندد).

فکر می‌کنید دلیل این‌که آقای میرباقری شما را برای این نقش انتخاب کرد، چه بود؟
دلیلش را به خاطر ندارم. چون کار مربوط به سال‌ها پیش است. اما تا جایی که خاطرم هست، آقای میرباقری معتقد بود چهره من بسیار ایرانی است و رفتارم کاملا نشان‌دهنده ایرانی‌بودن کیان است.

با وجود این‌که بازیگران دیگری هم برای این نقش تست گریم داده بودند، اما در نهایت آقای میرباقری گفته بود من کیان را فقط در چهره رضا رویگری می‌بینم. به هر حال کیان تنها نماینده ایرانی‌ها در این سریال بود و فکر می‌کنم کارگردان از این نظر انتخاب سختی پیش رو داشت. من هم خوشحالم که توانستم نماینده خوبی از ایران باشم.

کیان سکانس‌های بسیاری با مختار داشت. از همکاری با فریبرز عرب نیا هم می‌گویید؟
من معمولا سعی می‌کنم برای این‌که در بازی راحت باشم با پارتنرم رابطه و دوستی خوبی داشته باشم و با هم رفیق شویم تا هنگام بازی هم این رفاقت دربیاید. همبازی‌شدن با آقای عرب‌نیا هم برای من تجربه خوبی بود. اما خب بعد از آن کار و اتفاقا در زمان بیماری من هیچ ارتباطی با هم نداشتیم.

عکسی از کیان و مختار در سریال هست که در فضای مجازی خیلی با این عکس شوخی شده. مختار دستش را به درخت تکیه داده و با کیان صحبت می‌کند. هم با عکس شوخی شده و هم دابسمش‌هایی با این سکانس ساخته شده. نظرتان درباره شوخی‌ها چیست؟
چیز‌هایی درباره این شوخی‌ها شنیدم، اما خودم ندیدم که درباره آن نظر بدهم. فقط می‌توانم بگویم این مسائل برای کار‌هایی اتفاق می‌افتد که دیده و مطرح می‌شوند و مورد توجه مردم قرار می‌گیرند.

بازی در «مختارنامه» چند ماه طول کشید؟ خاطرتان هست؟
دقیق که یادم نیست، اما فکر می‌کنم ۱۰ سال کار من طول کشید. چون امکانش نبود که سکانس‌های یک بازیگر پشت سر هم گرفته شود؛ بنابراین اغلب بازیگران در طول سال‌های تولید همچنان سر فیلمبرداری بودند.

اتفاقی هم برایتان در این چند سال سرصحنه افتاد؟
همه خاطره‌ها و اتفاقات که قطعا یادم نیست. اما چند بار اتفاقات خطرناک برایم در طول فیلمبرداری افتاد. یک بار شمشیر در پایم فرو رفت و از شدت درد از حال رفتم. بار دیگر تیر به پشت چشمم اصابت کرد و خدا خیلی به من رحم کرد که جان سالم به در بردم. اما برای چنین سریالی این اتفاقات طبیعی است. آن هم سریال تاریخی که کلی اتفاقات ممکن است سرصحنه برای بازیگر بیفتد. من هم همواره به این اتفاقات به چشم خاطرات به یاد ماندنی نگاه می‌کنم و اهل گله و شکایت نبوده و نیستم.

برای بازی در این سریال سوارکاری و شمشیربازی را یاد گرفتید یا پیش از آن هم تجربه داشتید؟
برای بازی در این سریال دوره‌های آموزشی سوارکاری و شمشیربازی را رفتم، چون دوست داشتم سوارکاری‌ام ایرانی باشد.

متوجه منظورتان از سوارکاری ایرانی نشدم!
اگر این سریال را با دقت دیده باشید متوجه می‌شوید که تاخت‌های من با تاخت سپاهیان عرب فرق می‌کند. تاخت شخصیت کیان دلاورانه و یک دست و کاملا ایرانی است. کیان یک دستش را به دهانه اسب می‌گیرد و خیلی استوار اسب را هدایت می‌کند. کسانی که سوارکاری بلد هستند می‌دانند که نوع سوارکاری عربی با ایرانی فرق می‌کند. حتی نوع نشستن کیان روی اسبش با عرب‌ها فرق دارد. عرب‌ها وقتی روی اسب می‌نشینند حالتی خمیده دارند، اما او استوار روی اسب نشسته است.

فکر می‌کنم این روز‌ها با تماشای سریال مختارنامه خاطرات بسیاری برایتان تداعی شد. این طور نیست؟
بله مختارنامه یکی از معدود سریال‌هایی است که بازی کردم و از تماشای آن هم به عنوان مخاطب سیر نمی‌شوم. البته بسیاری از خاطراتم را فراموش کرده‌ام. اما با دیدن صحنه‌هایی از بازی خودم یکباره به یاد آن روز‌ها می‌افتم. به هر حال سال‌های بسیاری ما کنار هم سر فیلمبرداری این سریال بودیم و اتفاقات بسیاری برای همه ما رقم خورد. فکر می‌کنم مردم هم این سریال را مثل ما دوست دارند.

مطالب بیشتر:

گزارش تصویری: خلاصه قسمت دوازدهم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت یازدهم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت دهم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت نهم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت هشتم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت هفتم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت ششم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت پنجم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت چهارم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت سوم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت دوم مختارنامه

گزارش تصویری: خلاصه قسمت اول مختارنامه

ا.ا. / س.م

نظر شما
ارسال نظر